و من خطبة له عليهالسلام و فيها صفات ثمان من صفات الجلال (1)
و از خطبههاى آن حضرت است
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ (2)
و گواهى مىدهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،كه بىانباز است و بىهمتا
اَلْأَوَّلُ لاَ شَيْءَ قَبْلَهُ (3)
آغاز اوست،كه پيش از او چيزى نيست
وَ اَلْآخِرُ لاَ غَايَةَ لَهُ (4)
انجام اوست و نامنتهى است
لاَ تَقَعُ اَلْأَوْهَامُ لَهُ عَلَى صِفَةٍ (5)
نه پندارها براى او صفتى داند
وَ لاَ تُعْقَدُ اَلْقُلُوبُ مِنْهُ عَلَى كَيْفِيَّةٍ (6)
و نه خردها اثبات چگونگى براى او تواند
وَ لاَ تَنَالُهُ اَلتَّجْزِئَةُ وَ اَلتَّبْعِيضُ (7)
نه جزء جزءاش توان كرد ،و نه تبعيض پذير است
وَ لاَ تُحِيطُ بِهِ اَلْأَبْصَارُ وَ اَلْقُلُوبُ (8)
و نه ديدهها و ياد دلها او را فراگير است
و منها فَاتَّعِظُوا عِبَادَ اَللَّهِ بِالْعِبَرِ اَلنَّوَافِعِ (9)
و از خطبههاى آن حضرت است در يكى از روزهاى صفين
وَ اِعْتَبِرُوا بِالْآيِ اَلسَّوَاطِعِ (10)
و از نشانههاى آشكار عبرت گيريد
وَ اِزْدَجِرُوا بِالنُّذُرِ اَلْبَوَالِغِ (11)
از آنچه با بيانى رساتان ترساندهاند،خود را باز داريد
وَ اِنْتَفِعُوا بِالذِّكْرِ وَ اَلْمَوَاعِظِ (12)
و از يادآوريها و موعظتها سود برداريد
فَكَأَنْ قَدْ عَلِقَتْكُمْ مَخَالِبُ اَلْمَنِيَّةِ (13)
كه گويى چنگالهاى مرگ بر شما آويخته است
وَ اِنْقَطَعَتْ مِنْكُمْ عَلاَئِقُ اَلْأُمْنِيَّةِ (14)
و رشتههاى آرزوتان را از هم گسيخته
وَ دَهِمَتْكُمْ مُفْظِعَاتُ اَلْأُمُورِ (15)
و سختيهاى-واپسين دم زندگى-به ناگاه بر سر شما رسيده
وَ اَلسِّيَاقَةُ إِلَى اَلْوِرْدِ اَلْمَوْرُودِ (16)
و به آبشخورى كه در آمد نگاه شماست كشيده
فَ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهٰا سٰائِقٌ وَ شَهِيدٌ (17)
و هر نفسى را رانندهاى همراه است
سَائِقٌ يَسُوقُهَا إِلَى مَحْشَرِهَا (18)
كه او را تا به محشر وى مىراند
وَ شَاهِدٌ يَشْهَدُ عَلَيْهَا بِعَمَلِهَا (19)
و گواهى كه بر كردۀ او گواهى مىدهد،و آنچه كرده است مىداند
و منها في صفة الجنة (20)
و از اين خطبه است در صفت بهشت
دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ (21)
پايههايى فروتر و برتر
وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ (22)
منزلهايى برخى از برخى بهتر
لاَ يَنْقَطِعُ نَعِيمُهَا (23)
نه نعمت آن بريده گردد
وَ لاَ يَظْعَنُ مُقِيمُهَا (24)
و نه باشندۀ آن از آنجا رخت بربندد
وَ لاَ يَهْرَمُ خَالِدُهَا (25)
نه آن كه در آن جاودان است پير شود
وَ لاَ يَبْأَسُ سَاكِنُهَا (26)
و نه آن كه در آن ساكن است فقير