سورة المؤمنون
بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ
قَد اَفلَحَ المُؤمِنونَ (1)
مؤ منان رستگار شدند.
اؘلَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خـٰشِعونَ (2)
آنها که در نمازشان خشوع دارند.
وَ الَّذينَ هُم عَنِ اللَّغوِ مُعرِضونَ (3)
و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند.
وَ الَّذينَ هُم لِلزَّكوٰةِ فٰعِلونَ (4)
و آنها که زکات را انجام میدهند.
وَ الَّذينَ هُم لِفُروجِهِم حٰفِظونَ (5)
و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ میکنند.
اِلّا عَليٰٓ اَزواجِهِم اَو ما مَلَكَت اَيمٰنُهُم فَاِنَّهُم غَيرُ مَلومينَ (6)
تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنها ملامت نمیشوند.
فَمَنِ ابتَغيٰ وَرآءَ ذٰلِكَ فَاُولئِكَ هُمُ العادونَ (7)
و هر کس غیر این طریق را طلب کند تجاوزگر است.
وَ الَّذينَ هُم لِاَمٰنٰتِهِم وَ عَهدِهِم رٰعونَ (8)
و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات میکنند.
وَ الَّذينَ هُم عَليٰ صَلَوٰتِهِم يُحافِظونَ (9)
و آنها که از نمازها مواظبت مینمایند.
اُولئِكَ هُمُ الوٰرِثونَ (10)
(آری) آنها وارثانند.
اؘلَّذينَ يَرِثونَ الفِردَوسَ هُم فيها خٰلِدونَ (11)
که بهشت برین را ارث میبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند.
وَ لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ مِن سُلٰلَةٍ مِن طينٍ (12)
ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم.
ثُمَّ جَعَلنٰهُ نُطفَةً في قَرارٍ مَكينٍ (13)
سپس آن را نطفه ای در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار دادیم.
ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظٰمًا فَكَسَونَا العِظٰمَ لَحمًاؗ ثُمَّ اَنشَأنٰهُ خَلقًا ءاخَرَۚ فَتَبارَكَ اللهُ اَحسَنُ الخٰلِقينَ (14)
سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهائی در آوردیم، از آن پس آن را آفرینش تازه ای ایجاد کردیم، بزرگ است خدائی که بهترین خلق کنندگان است!
ثُمَّ اِنَّكُم بَعدَ ذٰلِكَ لَمَيِّتونَ (15)
سپس شما بعد از آن میمیرید.
ثُمَّ اِنَّكُم يَومَ القِيٰمَةِ تُبعَثونَ (16)
سپس در روز قیامت برانگیخته میشوید.
وَ لَقَد خَلَقنا فَوقَكُم سَبعَ طَرآئِقَ وَ ما كُنّا عَنِ الخَلقِ غٰفِلينَ (17)
ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم، و ما از خلق (خود) غافل نبوده و نیستیم.
وَ اَنزَلنا مِنَ السَّمآءِ مآءً بِقَدَرٍ فَاَسكَنّٰـهُ فِي الاَرضِؗ وَ اِنّا عَليٰ ذَهابٍ بِهٖ لَقٰدِرونَ (18)
و از آسمان آبی به اندازه معین نازل کردیم و آن را در زمین (در مخازن مخصوصی) ساکن نمودیم و ما بر از بین بردن آن کاملا قادریم.
فَاَنشَأنا لَكُم بِهٖ جَنّٰتٍ مِن نَخيلٍ وَ اَعنابٍ لَكُم فيها فَواكِهُ كَثيرَةٌ وَ مِنها تَأكُلونَ (19)
سپس به وسیله آن باغهائی از درخت نخل و انگور برای شما ایجاد کردیم، باغهائی که در آن میوه های بسیار است و از آن تناول میکنید.
وَ شَجَرَةً تَخرُجُ مِن طورِ سَينآءَ تَنبُتُ بِالدُّهنِ وَ صِبغٍ لِلأكـِلينَ (20)
و نیز درختی که از طور سینا میروید و از آن روغن و «نان خورش» برای خورندگان فراهم میگردد.
وَ اِنَّ لَكُم فِي الاَنعامِ لَعِبرَةً ؗ نُسقيكُم مِمّا في بُطونِها وَ لَكُم فيها مَنافِعُ كَثيرَةٌ وَ مِنها تَأكُلونَ (21)
و برای شما در چهارپایان عبرتی است، از آنچه در درون آنها است (از شیر) شما را سیراب میکنیم و برای شما در آنها منافع فراوانی است و از گوشت آنها میخورید.
وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلونَ (22)
و بر آنها و بر کشتیها سوار میشوید.
وَ لَقَد اَرسَلنا نوحًا اِليٰ قَومِهٖ فَقالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللهَ مالَكُم مِن اِلٰهٍ غَيرُهٓۥؗ اَفَلا تَتَّقونَ (23)
ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، به آنها گفت ای قوم من! خداوند یکتا را بپرستید که غیر از او معبودی برای شما نیست، آیا (باز از پرستش بتها) پرهیز نمیکنید؟
فَقالَ المَلَؤُا الَّذينَ كَفَروا مِن قَومِهٖ ما هٰذآ اِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم يُريدُ اَن يَتَفَضَّلَ عَلَيكُم وَ لَو شآءَ اللهُ لَاَنزَلَ مَلٰٓئِكَةًؗ ما سَمِعنا بِهٰذا فيٓ ءابآئِنَا الاَوَّلينَ (24)
جمعیت اشرافی (و مغرور) از قوم نوح که کافر شده بودند گفتند: این مرد بشری است همچون شما که میخواهد بر شما برتری جوید، اگر خدا میخواست پیامبری بفرستد فرشتگانی نازل میکرد، ما چنین چیزی هرگز در نیاکان خود نشنیده ایم.
اِن هُوَاِلّا رَجُلٌ بِهٖ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصوا بِهٖ حَتّيٰ حينٍ (25)
او فقط مردی است که مبتلا به نوعی از جنون است، باید مدتی درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیماری رهائی یابد).
قالَ رَبِّ انصُرني بِما كَذَّبونِ (26)
(نوح) گفت پروردگارا مرا در برابر تکذیبهای آنان یاری کن.
فَاَوحَينآ اِلَيهِ اَنِ اصنَعِ الفُلكَ بِاَعيُنِنا وَ وَحيِنا ؗ فَاِذا جآءَ اَمرُنا وَ فارَ التَّنّورُ فَاسلُك فيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ وَ اَهلَكَ اِلّا مَن سَبَقَ عَلَيهِ القَولُ مِنهُم ؗ وَ لاتُخاطِبني فِي الَّذينَ ظَلَموٓا ؗ اِنَّهُم مُغرَقونَ (27)
ما به نوح وحی کردیم که کشتی را در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز و هنگامی که فرمان ما (برای غرق آنان) فرا رسد و آب از تنور بجوشد (که این نشانه فرا رسیدن طوفان است) از هر یک از انواع حیوانات یک جفت در کشتی سوار کن، و همچنین خانواده ات را، مگر آنها که قبلا وعده هلاکشان داده شده است (اشاره به همسر نوح و فرزند ناخلف اوست) و دیگر درباره این ستمگران با من سخن مگوی که آنها همگی هلاک خواهند شد!
فَاِذَا استَوَيتَ اَنتَ وَ مَن مَعَكَ عَلَي الفُلكِ فَقُلِ الحَمدُ لِله الَّذي نَجّیــٰنا مِنَ القَومِ الظٰلِمينَ (28)
و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید بگو ستایش خدائی را که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید.
وَ قُل رَبِّ اَنزِلني مُنزَلًا مُبارَكًا وَ اَنتَ خَيرُ المُنزِلينَ (29)
و بگو پروردگارا ما را در منزلگاهی پر برکت فرود آر، و تو بهترین فرود آورندگانی.
اِنَّ في ذٰلِكَ لَأيـٰتٍ وَ اِن كُنّا لَمُبتَلينَ (30)
(آری) در این ماجرا آیات و نشانه هائی برای صاحبان عقل و اندیشه است و ما مسلما همگان را آزمایش میکنیم.
ثُمَّ اَنشَأنا مِن بَعدِهِم قَرنًا ءاخَرينَ (31)
سپس بعد از آنها جمعیت دیگری را به وجود آوردیم.
فَاَرسَلنا فيهِم رَسولًا مِنهُم اَنِ اعبُدُوا اللهَ مالَكُم مِن اِلٰهٍ غَيرُهٓۥؗ اَفَلا تَتَّقونَ (32)
و در میان آنها رسولی از خودشان فرستادیم که پروردگار یکتا را بپرستید، جز او معبودی برای شما نیست آیا (با این همه از شرک و بت پرستی) پرهیز نمیکنید؟!
وَ قالَ المَلَاُ مِن قَومِهِ الَّذينَ كَفَروا وَ كَذَّبوا بِلِقآءِ الأخِرَةِ وَ اَترَفنٰهُم فِي الحَيوٰةِ الدُّنيا ما هٰذآ اِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم يَأكـُلُ مِمّا تَأكُلونَ مِنهُ وَ يَشرَبُ مِمّا تَشرَبونَ (33)
ولی اشرافیان خود خواه قوم او که کافر شده بودند و لقای آخرت را تکذیب کرده بودند و ناز و نعمت در زندگی دنیا به آنها داده بودیم گفتند: این بشری است مثل شما! از آنچه شما میخورید میخورد و از آنچه مینوشید مینوشد!
وَ لَئِن اَطَعتُم بَشَرًا مِثلَكُم اِنَّكُم اِذًا لَخٰسِرونَ (34)
و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید مسلما زیانکارید.
اَيَعِدُكُم اَنَّكُم اِذا مِتُّم وَ كُنتُم تُرابًا وَ عِظامًا اَنَّكُم مُخرَجونَ (35)
آیا او به شما وعده میدهد هنگامی که مردید و خاک و استخوان شدید بار دیگر (از قبرها) خارج میشوید؟
هَيهاتَ هَيهاتَ لِما توعَدونَ (36)
هیهات، هیهات از این وعده هائی که به شما داده میشود!
اِن هِيَ اِلّاحَياتُنَا الدُّنيا نَموتُ وَ نَحيا وَ ما نَحنُ بِمَبعوثينَ (37)
غیر از این زندگی دنیا چیزی در کار نیست، پیوسته گروهی از ما میمیرند و نسل دیگری جای آنها را میگیرید و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد.
اِن هُوَاِلّا رَجُلُ ࣙافتَريٰ عَلَي اللهِ كَذِبًا وَ ما نَحنُ لَهۥ بِمُؤمِنينَ (38)
او فقط مرد دروغگوئی است که بر خدا افترا بسته و ما هرگز به او ایمان نخواهیم آورد.
قالَ رَبِّ انصُرني بِما كَذَّبونِ (39)
عرض کرد، پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهای آنها یاری فرما.
قالَ عَمّا قَليلٍ لَيُصبِحُنَّ نٰدِمينَ (40)
(خداوند) فرمود: به زودی آنها از کار خود پشیمان خواهند شد. (اما زمانی که سودی به حالشان ندارد).
فَاَخَذَتهُمُ الصَّيحَةُ بِالحَقِّ فَجَعَلنٰهُم غُثآءًۚ فَبُعدًا لِلقَومِ الظٰلِمينَ (41)
سرانجام صیحه آسمانی آنها را به حق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاک بر سیلاب قرار دادیم دور باد از رحمت خدا قوم ستمگر!
ثُمَّ اَنشَأنا مِن بَعدِهِم قُرونًا ءاخَرينَ (42)
سپس اقوام دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم.
ما تَسبِقُ مِن اُمَّةٍ اَجَلَها وَ ما يَستَأخِرونَ (43)
هیچ امتی بر اصل و سر رسید حتمیش پیشی نمیگیرد و از آن نیز تاءخیر نمیکند.
ثُمَّ اَرسَلنا رُسُلَنا تَترا ؗ كُلَّما جآءَ اُمَّةً رَسولُها كَذَّبوهُۚ فَاَتبَعنا بَعضَهُم بَعضًا وَ جَعَلنٰهُم اَحاديثَۚ فَبُعدًا لِقَومٍ لايُؤمِنونَ (44)
سپس رسولان خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم، هر زمان رسولی برای (هدایت) قومی میآمد او را تکذیب میکردند ولی ما این امتهای سرکش را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم و آنها را احادیثی قرار دادیم (چنان محو شدند که تنها نام و گفتگوئی از آنها باقی ماند) دور باد از رحمت خدا قومی که ایمان نمیآورند!
ثُمَّ اَرسَلنا موسيٰ وَ اَخاهُ هـٰرونَ بِئئايٰتِنا وَ سُلطٰنٍ مُبينٍ ۙ (45)
سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم.
اِليٰ فِرعَونَ وَ مَلَاِیــهٖ ۚ فَاستَكبَروا وَ كانوا قَومًا عالينَ (46)
به سوی فرعون و اطرافیان اشرافی او، اما آنها استکبار کردند و اصولا مردمی برتری جو بودند.
فَقالوٓا اَنُؤمِنُ لِبَشَرَينِ مِثلِنا وَ قَومُهُما لَنا عٰبِدونَ (47)
آنها گفتند: آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالی که قوم آنها (بنی اسرائیل) ما را پرستش میکنند (و بردگان ما هستند).
فَكَذَّبوهُما فَكانوا مِنَ المُهلَكينَ (48)
(آری) آنها این دو را تکذیب کردند و سرانجام همگی هلاک شدند.
وَ لَقَد ءاتَينا موسَي الكِتٰبَ لَعَلَّهُم يَهتَدونَ (49)
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم، شاید آنها (بنی اسرائیل) هدایت شوند.
وَ جَعَلنَا ابنَ مَريَمَ وَ اُمَّهٓۥ ءايَةً وَ ءاوَينٰهُمآ اِليٰ رَبوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعينٍ (50)
ما فرزند مریم (عیسی) و مادرش (مریم) را نشانه خود قرار دادیم و آنها را در سر زمین بلندی که آرامش و امنیت و آب جاری داشت جای دادیم.
يٰٓـاَيُّهَا الرُّسُلُ كُلوا مِنَ الطَّيِّبٰتِ وَ اعمَلوا صٰلِحًا ؗ اِنّي بِما تَعمَلونَ عَليمٌ (51)
ای پیامبران از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید که من به آنچه انجام میدهید آگاهم.
وَ اِنَّ هٰذِهٖٓ اُمَّتُكُم اُمَّةً واحِدَةً وَ اَنَا رَبُّكُم فَاتَّقونِ (52)
همه شما امت واحدی هستید و من پروردگار شمایم از مخالفت فرمان من بپرهیزید.
فَتَقَطَّعوٓا اَمرَهُم بَينَهُم زُبُـرًاۚ كُلُّ حِزبٍ بِما لَدَيهِم فَرِحونَ (53)
اما آنها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند (و عجب اینکه) هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند!
فَذَرهُم في غَمرَتِهِم حَتّيٰ حينٍ (54)
آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانی که مرگشان فرا رسد. (یا گرفتار عذاب الهی شوند).
اَيَحسَبونَ اَنَّما نُمِدُّهُم بِهٖ مِن مالٍ وَ بَنينَۙ (55)
آنها گمان میکنند اموال و فرزندانی که به آنان داده ایم …
نُسارِعُ لَهُم فِي الخَيرٰتِۚ بَل لايَشعُرونَ (56)
برای این است که درهای خیرات را به روی آنها بگشائیم؟! (چنین نیست) بلکه آنها نمیفهمند!
اِنَّ الَّذينَ هُم مِن خَشيَةِ رَبِّهِم مُشفِقونَ (57)
آنان که از خوف پروردگارشان بیمناکند.
وَ الَّذينَ هُم بِئئايٰتِ رَبِّهِم يُؤمِنونَ (58)
و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان میآورند.
وَ الَّذينَ هُم بِرَبِّهِم لايُشرِكونَ (59)
و آنها که به پروردگارشان شرک نمیورزند.
وَ الَّذينَ يُؤتونَ مآ ءاتَوا وَ قُلوبُهُم وَجِلَةٌ اَنَّهُم اِليٰ رَبِّهِم رٰجِعونَ (60)
و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات بخرج میدهند اما با این حال دلهایشان ترسناک است از اینکه سرانجام به سوی پروردگارشان باز میگردند.
اُولئِكَ يُسارِعونَ فِي الخَيرٰتِ وَ هُم لَها سٰبِقونَ (61)
(آری) چنین کسانی هستند که در خیرات سرعت میکنند و از دیگران پیشی میگیرند.
وَ لانُكَـلِّفُ نَفسًا اِلّا وُسعَهاۚ وَ لَدَينا كِتٰبٌ يَنطِقُ بِالحَقِّؗ وَ هُم لايُظلَمونَ (62)
و ما هیچ کس را جزء به اندازه توانائیش تکلیف نمیکنیم و نزد ما کتابی است (که تمام اعمال بندگان را ثبت کرده) و به حق سخن میگوید لذا به آنان هیچ ظلم و ستمی نمیشود.
بَل قُلوبُهُم في غَمرَةٍ مِن هٰذا وَ لَهُم اَعمالٌ مِن دونِ ذٰلِكَ هُم لَها عٰمِلونَ (63)
بلکه دلهای آنها از این نامه اعمال (و روز حساب و آیات قرآن) در بیخبری فرو رفته و آنان اعمال (زشتی) جز این دارند که پیوسته آن را انجام میدهند.
حَتّيٰٓ اِذآ اَخَذنا مُترَفيهِم بِالعَذابِ اِذا هُم يَجئئَرونَ (64)
تا زمانی که متنعمان مغرور آنها در چنگال عذاب گرفتار سازیم در این هنگام ناله های دردناک و استغاثه آمیز سر میدهند!
لاتَجئئَرُوا اليَومَ ؗ اِنَّكُم مِنّا لاتُنصَرونَ (65)
(اما به آنها گفته میشود) فریاد نکنید! امروز شما از ناحیه ما یاری نخواهید شد.
قَد كانَت ءايٰتي تُتليٰ عَلَيكُم فَكـُنتُم عَليٰٓ اَعقابِكُم تَنكِصونَ (66)
(آیا فراموش کرده اید که) در گذشته آیات من بطور مداوم بر شما خوانده میشد اما شما اعراض میکردید و به عقب باز میگشتید؟!
مُستَكبِرينَ بِهٖ سٰمِرًا تَهجُرونَ (67)
در حالی که در برابر آن آیات استکبار مینمودید و شبها در جلسات خود به بدگوئی ادامه میدادید.
اَفَلَم يَدَّبَّرُوا القَولَ اَم جآءَهُم مالَم يَأتِ ءابآءَهُمُ الاَوَّلينَ (68)
آیا آنها در این گفتار تدبر نکردند؟ یا اینکه مطالبی برای آنان آمده که برای نیاکانشان نیامده است؟!
اَم لَم يَعرِفوا رَسولَهُم فَهُم لَهۥ مُنكِرونَ (69)
یا اینکه پیامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نیستند) که او را انکار میکنند؟!
اَم يَقولونَ بِهٖ جِنَّةٌۚ بَل جآءَهُم بِالحَقِّ وَ اَكثَرُهُم لِلحَقِّ كٰرِهونَ (70)
یا میگویند او دیوانه است؟!، ولی او حق را برای آنها آورده اما اکثرشان از حق کراهت دارند.
وَ لَوِ اتَّبَعَ الحَقُّ اَهوآءَهُم لَفَسَدَتِ السَّمٰوٰتُ وَ الاَرضُ وَ مَن فيهِنَّۚ بَل اَتَينٰهُم بِذِكرِهِم فَهُم عَن ذِكرِهِم مُعرِضونَ (71)
و اگر حق از هوسهای آنها پیروی کند آسمانها و زمین و تمام کسانی که در آنها هستند تباه میشوند، ولی ما قرآنی به آنها دادیم که مایه یادآوری (و مایه شرف و حیثیت آنها) است اما آنان از چنین چیزی رویگردانند.
اَم تَسئئَلُهُم خَرجًا فَخَراجُ رَبِّكَ خَيرٌ وَ هُوَخَيرُ الرّٰزِقينَ (72)
یا اینکه تو از آنها مزد و هزینه ای (در برابر دعوتت) میخواهی؟ در حالی که مزد پروردگارت بهتر است و او بهترین روزی دهندگان است.
وَ اِنَّكَ لَتَدعوهُم اِليٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ (73)
به طور قطع و یقین تو آنها را به صراط مستقیم دعوت میکنی.
وَ اِنَّ الَّذينَ لايُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَنٰكِبونَ (74)
اما کسانی که به آخرت ایمان ندارند از این صراط منحرفند.
وَ لَو رَحِمنٰهُم وَ كَشَفنا ما بِهِم مِن ضُرٍّ لَلَجّوا في طُغيانِهِم يَعمَهونَ (75)
و اگر به آنها رحم کنیم و گرفتاریها و مشکلاتشان را برطرف سازیم (نه تنها بیدار نمیشوند) بلکه در طغیانشان اصرار میورزند و (در این وادی) سرگردان میمانند.
وَ لَقَد اَخَذنٰهُم بِالعَذابِ فَمَا استَكانوا لِرَبِّهِم وَ ما يَتَضَرَّعونَ (76)
ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختیم (تا بیدار شوند) اما آنها نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند و نه به درگاهش تضرع میکنند.
حَتّيٰٓ اِذا فَتَحنا عَلَيهِم بابًا ذا عَذابٍ شَديدٍ اِذا هُم فيهِ مُبلِسونَ (77)
(این وضع همچنان ادامه مییابد) تا زمانی که دری از عذاب شدید به روی آنها بگشائیم، و چنان گرفتار شوند که به کلی ماءیوس گردند!
وَ هُوَالَّذيٓ اَنشَاَ لَكُمُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ وَ الاَفئئِدَةَۚ قَليلًا ما تَشكُرونَ (78)
او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (عقل) ایجاد کرد، اما کمتر شکر او را به جا میآورید
وَ هُوَالَّذي ذَرَاَكُم فِي الاَرضِ وَ اِلَيهِ تُحشَرونَ (79)
او کسی است که شما را در زمین آفرید و به سوی او محشور میشوید.
وَ هُوَالَّذي يُحيۦ وَ يُميتُ وَ لَهُ اختِلافُ الَّيلِ وَ النَّهارِۚ اَفَلا تَعقِلونَ (80)
او کسی است که زنده میکند و میمیراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آیا اندیشه نمیکنید؟!
بَل قالوا مِثلَ ما قالَ الاَوَّلونَ (81)
آنها همان گفتند که پیشینیانشان میگفتند.
قالوٓا اَءِذا مِتنا وَ كُنّا تُرابًا وَ عِظامًا اَءِنّا لَمَبعوثونَ (82)
آنها گفتند آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان (پوسیده) شدیم آیا بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟!
لَقَد وُعِدنا نَحنُ وَ ءابآؤُنا هـٰذا مِن قَبلُ اِن هٰذآ اِلّآ اَساطيرُ الاَوَّلينَ (83)
این وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده، این فقط افسانه های پیشینیان است.
قُل لِمَنِ الاَرضُ وَ مَن فيهآ اِن كُنتُم تَعلَمونَ (84)
بگو زمین و کسانی که در زمین هستند از آن کیست، اگر شما میدانید؟!
سَيَقولونَ لِلهۚ قُل اَفَلا تَذَكَّرونَ (85)
(در پاسخ تو) میگویند: همه از آن خدا است، بگو آیا متذکر نمیشوید؟!
قُل مَن رَبُّ السَّمٰوٰتِ السَّبعِ وَ رَبُّ العَرشِ العَظيمِ (86)
بگو: چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش عظیم است.
سَيَقولونَ لِلهۚ قُل اَفَلا تَتَّقونَ (87)
می گویند: همه اینها از آن خدا است، بگو آیا تقوی پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید)؟!
قُل مَن بِيَدِهٖ مَلَكوتُ كُلِّ شَيءٍ وَ هُوَيُجيرُ وَ لايُجارُ عَلَيهِ اِن كُنتُم تَعلَمونَ (88)
بگو اگر راست میگوئید چه کسی حکومت همه موجودات را در دست دارد؟ و به بیپناهان پناه میدهد و نیاز به پناه دادن ندارد؟!
سَيَقولونَ لِلهۚ قُل فَاَنّيٰ تُسحَرونَ (89)
می گویند: (همه اینها) از آن خدا است. بگو با این حال چگونه میگوئید شما را سحر کرده اند؟
بَل اَتَينٰهُم بِالحَقِّ وَ اِنَّهُم لَكٰذِبونَ (90)
واقع این است که ما حق را برای آنها آوردیم و آنان دروغ میگویند!
مَااتَّخَذَ اللهُ مِن وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهۥ مِن اِلٰهٍۚ اِذًا لَذَهَبَ كُلُّ اِلٰهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعضُهُم عَليٰ بَعضٍۚ سُبحٰنَ اللهِ عَمّا يَصِفونَ (91)
خدا هرگز فرزندی برای خود برنگزیده، و معبود دیگری با او نیست که اگر چنین میشد هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره میکردند و بعضی بر بعضی دیگر تفوق میجستند (و جهان هستی به تباهی کشیده میشد) منزه است خدا از توصیفی که آنها میکنند.
عالِمِ الغَيبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعٰليٰ عَمّا يُشرِكونَ (92)
او از پنهان و آشکار آگاه است، او برتر است از اینکه شریک برای او قائل شوند.
قُل رَبِّ اِمّا تُرِيَنّي ما يوعَدونَ (93)
بگو پروردگارا! اگر بخشی از عذابهائی را که به آنها وعده داده شده به من نشان دهی …
رَبِّ فَلا تَجعَلني فِي القَومِ الظٰلِمينَ (94)
پروردگارا! مرا (در این عذابها) با قوم ستمگر قرار مده.
وَ اِنّا عَليٰٓ اَن نُرِيَكَ ما نَعِدُهُم لَقٰدِرونَ (95)
و ما قادریم آنچه را به آنها وعده میدهیم به تو نشان دهیم.
اؚدفَع بِالَّتي هِيَ اَحسَنُ السَّيِّئَةَۚ نَحنُ اَعلَمُ بِما يَصِفونَ (96)
بدی را از راهی که بهتر است دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده) ما به آنچه آنها توصیف میکنند آگاهتریم.
وَ قُل رَبِّ اَعوذُ بِكَ مِن هَمَزٰتِ الشَّيٰطينِ (97)
و بگو پروردگارا من از وسوسه های شیاطین به تو پناه میبرم.
وَ اَعوذُ بِكَ رَبِّ اَن يَحضُرونِ (98)
و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند نیز به تو پناه میبرم ای پروردگار!
حَتّيٰٓ اِذا جآءَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ رَبِّ ارجِعونِ (99)
(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه میدهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد میگوید: پروردگار من! مرا باز گردانید!
لَعَلّيٓ اَعمَلُ صٰلِحًا فيما تَرَكتُۚکَلّآؗ اِنَّها كَلِمَةٌ هُوَقآئِلُها ؗ وَ مِن وَرآئِهِم بَرزَخٌ اِليٰ يَومِ يُبعَثونَ (100)
شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم (به او میگویند) چنین نیست، این سخنی است که او به زبان میگوید (و اگر باز گردد برنامه اش همچون سابق است) و پشت سر آنها برزخی است تا روزی که برانگیخته میشوند.
فَاِذا نُفِخَ فِي الصّورِ فَلآ اَنسابَ بَينَهُم يَومَئِذٍ وَ لايَتَسآءَلونَ (101)
هنگامی که در صور دمیده شود هیچگونه نسبی میان آنها نخواهد بود، و از یکدیگر تقاضای کمک نمیکنند (چون کاری از کسی ساخته نیست).
فَمَن ثَقُلَت مَوازينُهۥ فَاُولئِكَ هُمُ المُفلِحونَ (102)
کسانی که ترازوهای (سنجش اعمال) آنها سنگین است آنان رستگارانند.
وَ مَن خَفَّت مَوازينُهۥ فَاُولئِكَ الَّذينَ خَسِروٓا اَنفُسَهُم في جَهَنَّمَ خٰلِدونَ (103)
و آنها که ترازوهای عملشان سبک میباشد کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده در جهنم جاودانه خواهند ماند.
تَلفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كٰلِحونَ (104)
شعله های سوزان آتش همچون شمشیر به صورتهاشان نواخته میشود و در دوزخ چهره ای در هم کشیده دارند.
اَلَم تَكُن ءايٰتي تُتليٰ عَلَيكُم فَكُنتُم بِها تُكَذِّبونَ (105)
آیا آیات من بر شما خوانده نمیشد و آن را تکذیب میکردید؟!
قالوا رَبَّنا غَلَبَت عَلَينا شِقوَتُنا وَ كُنّا قَومًا ضآ لّينَ (106)
می گویند: پروردگارا! شقاوت ما بر ما چیره شد و ما قوم گمراهی بودیم.
رَبَّنآ اَخرِجنا مِنها فَاِن عُدنا فَاِنّا ظٰلِمونَ (107)
پروردگارا! ما را از آن بیرون بر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعا ستمگریم (ومستحق عذاب).
قالَ اخسَئئوا فيها وَ لاتُكَلِّمونِ (108)
می گوید دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگوئید.
اِنَّهۥ كانَ فَريقٌ مِن عِبادي يَقولونَ رَبَّنآ ءامَنّا فَاغفِرلَنا وَ ارحَمنا وَ اَنتَ خَيرُ الرّٰحِمينَ (109)
(فراموش کرده اید) گروهی از بندگان من میگفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانی.
فَاتَّخَذتُموهُم سِخرِيًّا حَتّيٰٓ اَنسَوكُم ذِكري وَ كُنتُم مِنهُم تَضحَكونَ (110)
اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آنها شما را از یاد من غافل کردند و شما از آنها میخندیدید!
اِنّي جَزَيتُهُمُ اليَومَ بِما صَبَروٓا اَنَّهُم هُمُ الفآئِزونَ (111)
ولی من امروز آنان را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم آنها پیروز و رستگارند.
قٰلَ كَم لَبِثتُم فِي الاَرضِ عَدَدَ سِنينَ (112)
(خداوند) میگوید چند سال در روی زمین توقف کرده اید.
قالوا لَبِثنا يَومًا اَو بَعضَ يَومٍ فَسئئَلِ العآدّينَ (113)
در پاسخ میگویند: تنها به اندازه یک روز یا قسمتی از یک روز! از آنها که میتوانند بشمارند سؤ ال فرما.
قٰلَ اِن لَبِثتُم اِلّا قَليلًاؗ لَو اَنَّكُم كُنتُم تَعلَمونَ (114)
می گوید (آری) شما مقدار کمی توقف کردید اگر میدانستید!
اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقنٰكُم عَبَثًا وَ اَنَّكُم اِلَينا لاتُرجَعونَ (115)
ولی آیا گمان کرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما بازگشت نخواهید کرد!
فَتَعٰلَي اللهُ المَلِكُ الحَقُّ ؗ لآ اِلٰهَ اِلّا هُوَرَبُّ العَرشِ الكَريمِ (116)
پس بزرگتر و برتر است خداوندی که فرمانروای حق است (از اینکه شما را بیهدف آفریده باشد) معبودی جز او نیست و او پروردگار عرش کریم است.
وَ مَن يَدعُ مَعَ اللهِ اِلٰهًا ءاخَرَ لابُرهانَ لَهۥ بِهٖ فَاِنَّما حِسابُهۥ عِندَ رَبِّهٖٓۚ اِنَّهۥ لايُفلِحُ الكٰفِرونَ (117)
و هر کس معبود دیگری با خدا بخواند – و مسلما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت – حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما کافران رستگار نخواهند شد.
وَ قُل رَبِّ اغفِر وَ ارحَم وَ اَنتَ خَيرُ الرّٰحِمينَ (118)
و بگو پروردگارا! مرا ببخش و مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین رحم کنندگانی.